اعدام قتل عمد دولتی است
در باره اجتماع براى تماشای جنايت اسلامى
پدرام نوانديش

رسانه های رژیم اسلامی در خبرها آوردند که جمعیتی بالغ بر پانزده هزار نفر برای دیدن صحنه اعدام  نوجوانی که در یک نزاع خیابانی در شهر کرج، روح الله داداشی را به قتل رسانده بود، به تماشا ایستادند. برای پرداختن به این واقعه ترجیح بر آن است که به کمی  پیش از این رویداد جنایت کارانه  باز گردیم و به سولاتی محورى و قديمى در مورد مسئله اعدام مجددا نگاهى بياندازيم:

١- خشونت و آدمکشی که بنا به اعتراف رسانه های رژیم هر روز بیشتر شده و آمارها حکایت از سير بالا رفتن جرم و جنایت در سطح شهرهای ایران دارد، محصول چه شرایطی است؟
٢- رژیم اسلامى تاکنون پاسخ جرم و جنایت را با اعدام داده است. آیا این اعدام ها به کاهش خشونت و آدمکشی در جامعه منجر شده است؟ بعبارت ديگر اعدام مصونيت اجتماعى ببار آورده است؟
٣- چرا علیرغم اعتراضات داخلی و بین المللی، رژیم اسلامی ماشین اعدامش را نه تنها متوقف نساخته بلکه تلاش ميکند سياست اعدام در ملا عام را گسترش دهد؟ اهداف رژیم از این اقدام چیست؟
۴- رژیم اسلامی چه اهدافی از گرد آوردن جمعیت تماشاچی برای دیدن صحنه اعدام دارد و يا اجتماع خودبخودى جمعيت را زير نور قرار ميدهد؟
۵- آیا می توان ماشین اعدام رژیم را متوقف ساخت؟ چگونه؟

پاسخ این چند سئوال و بسیاری از سئوالات از اين دست را بایستی در ماهیت رژیم اسلامی حاکم در ایران و نوع نگرش و پاسخ سردمداران آن به مقولاتی که به عنوان پیامد بحران های لاعلاج آن مطرح هستند بررسى کرد. ذکر اين نکته ضرورى است که سياست اعدام در تمام کشورهائى که جارى است به کاهش جرم و جنايت نه فقط منجر نشده بلکه نتيجه معکوس ببار آورده است. در مورد مشخص جمهورى اسلامى که جزو رکورد دارهاى آدمکشى از طريق اعدام است٬ مسئله تماما سياسى و برسر بقاى حکومت و ارعاب جامعه است.

بحران های گریبان گیر حکومت سرمایه داران در عرصه های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی طی سه دهه گذشته بنا بر ماهیت رژیم اسلامی کاهش نیافته است. لاجرم تلاش های کلیت رژیم برای تثبيت حاکميت ارتجاعى اس در هر یک از عرصه های اشاره شده، هر روز بیشتر با ناکامی مواجه شده است. بحران اقتصادی رژیم همراه با موج بحران جهانی سرمایه داری، گلوی اقتصاد درهم شکسته سرمایه داری اسلامی در ایران را چنان فشرده است که حتی سیاست حذف یارانه ها و غارت سفره کارگران و توده های کارکن نتوانسته است این بیمار نفس به احتضار افتاده را درمان حتی موقت نماید. نتیجه مستقیم  این بحران ها، فشارهای خرد کننده بر میلیونها انسان کارگر و زحمتکش، بیکاری و گرسنگی٬ فقر و فحشا٬ دزدی و درهم شکستگی روحی و عاطفی ميليونها انسان بوده است.  

همينطور طی دوره اى که از عمر ننگین این رژیم میگذرد، جهان شاهد بسیاری از تحولات تکنولوژیکی بوده که يک نتيجه اش نزدیک شدن هر چه بیشتر مردم در مناطق مختلف جهان شده است. امروز به يمن تکنولوژی ارتباطات و تبادل سريع اطلاعات که شبکه های اجتماعی مختلفی را از جمله فیس بوک و تویتر و ... شامل می شود، مردم در دهکده جهانى به سرعت از تجارب در هر نقطه جهان خبر دار شده و از آنها به نفع حرکت برای تغییر در جامعه خود مورد استفاده قرار میدهند. رژیم اسلامی که دوره اى طولانى به سياست قرنطينه فرهنگى رو آورده بود٬ ناتوان از مقابله با اين اوضاع جديد تلاش کرده به طرق مختلف به مقابله آشکار با این روند مبادرت کند. حکومت اسلامى با انواع توجيهات و سرکوبها و هزينه هاى سرسام آور تلاش کرده اين روند را متوقف کند اما موفق نشده است. هرگونه ارتباط با جهان خارج را با مجازات های سنگین پاسخ داده است و موجب فرار و پناهنده شدن صدها هزار نفر انسان گردیده است. کارگران، جوانان و زنان در ایران که هر روز شاهد به میدان آمدن صدها هزار انسان در مناطق مختلفی از آفریقا، اروپا و خاورمیانه برای به زیر کشیدن رژیم های دیکتاتوری در آن کشورها  هستند٬ خود را برای یک رویارویی دیگر با رژیم اسلامی آماده میکنند. در چنین شرایطی آنچه در مخیله دیکتاتوری حاکم در ایران خطور می کند، افزایش سرکوب سازمان یافته است. نهادینه کردن رعب و وحشت آن سیاست سازمان یافته سرکوبگری است که از جمله با ابزار گسترش اعدام و کشاندن آن به مناطق شهری و مسکونی ادامه پیدا کرده است .

کافی است به این ماجرای آخرین اعدام که روز چهارشنبه در ملا عام در شهر کرج انجام گرفت نگاهی بیاندازیم. پس از آن که روح الله داداشی توسط نوجوانی به نام علیرضا ملا سلطانی در یک نزاع خیابانی به قتل رسید، رسانه های مزدور رژیم از همان دقایق اولیه خبر، جهت دار به تکرار و بازپخش این خبر در سطح جامعه دست زدند. ضمن این که طی چند ماه گذشته رژیم از طریق مدیای خود یک صدا اخبار ناامنی در جامعه را در بوق و کرنا ميکرد٬ لزوم برخورد پیگیر و خشن از سوی سران رژیم به دستگاههای سرکوبگر خود را مداوما ابلاغ میکرد. حتی آرایشگاههای مردانه و زنانه یورش خود را آغاز نمود و عملیات های وقیحانه و جبونانه بالا رفتن از ساختمان های مردم را برای جمع آوری دیش های ماهواره را به نمایش گذاشت. قوانین ارتجاعی مجازات های اسلامی در این سالها همواره تنها پاسخ رژیم اسلامی به مطالبات حق طلبانه کارگران، زنان و نوجوانان و جوانان را با شلاق در ملاء عام، سنگسار و اعدام داده است. مجازات در ملا عام در سنت اسلامى هدفى جز ارعاب جامعه ندارد. رژيم يا تلاش ميکند جمعيت براى اين توحش جمع کند و يا عادت دادن جامعه به توحش٬ بيکارى مردم و حس کنجکاوى٬ باعث ميشود که عده اى براى نگاه اين جنايات جمع شوند. بدون اينکه به عواقب روانى و مخرب آن آگاه باشند. البته در مواردى مانند سيرجان هم مردم به چوبه هاى دار حمله کردند و آن را به آتش کشيدند.

اما هیچ کدام از این مجازات ها نه تنها به کاهش جرم و جنایتی که رژیم اسلامی مسبب اصلی آن است نیانجامیده است، بلکه بنا به آمارهای ارائه شده توسط ارگانهای ذیربط افزایش قابل توجهی یافته است. در رژیمی که همه چیز جرم است، از یک رابطه ساده عاطفی گرفته تا فریاد آزادیخواهی و برابری طلبانه، از درخواست افزایش دستمزد گرفته تا خواست تشکیل شورا و مجامع عمومی کارگران، هر پاسخ دیکتاتوری سرمايه به این خواست های برحق نیز همانا مجازات است و باز هم مجازات .

قتل روح الله داداشی به دست علیرضا ملا سلطانی فرصت ديگرى را برای دستگاه سرکوبگر رژیم فراهم آورد تا ضمن دفاع از اعدام های تاکنونی اش به  تشدید فضای رعب و وحشت همگانی دست بزند. به همین منظور با نصب خبر اعدام نوجوان یاد شده در بیلبوردهای تبلیغاتی در محل، عملا به تبلیغ روز و ساعت اعدام یک انسان قربانى دست زد. نوجوان یاد شده بدون هیچ نقشه قبلی در یک شرایط کاملا غیر طبیعی که ممکن است برای هر کسی که در ایران تحت حاکمیت سرمایه داران و رژیم اسلامی آن زندگی می کنند پیش بیاید، در یک نزاع موجب مرگ روح الله داداشی میشود. اما رژیم اسلام سیاسی با نقشه ایجاد رعب و وحشت در دل مردمی که گرسنگی امانشان را بریده است، فقر و بیکاری یا به انتحارشان کشانیده و یا به دیگر کشی سوق شان میدهد و یا آماده برای یک شورش همگانی علیه رژیمی که مسبب تمام بدبختی هاشان است، در روز چهارشنبه در حضور هزاران انسان نوجوانی را عامدانه به قتل میرساند. نوجوانی که هفده سال سن بیشتر نداشت. یعنی درست پس از   شانزده سال که از عمر ننگین رژیم گذشته به دنیا آمده است. اکنون داس اعدام رژیم عمر کوتاه او را درو کرد تا شاید مانع از به میدان آمدن میلیونها چون او شود .

چگونه می توان رژیم اسلامی را از ادامه چنین جنایاتی باز داشت؟
 تا رژیم اسلامی بر اریکه قدرت و دیکتاتوری اش تکیه زده است، اعدام و جنايت برقرار است. رژيم اسلامى بدون اعدام نميتواند سرپا بماند و ادامه حکومت اسلام در ایران همواره همراه است با جنایت و آدمکشی. برای پایان دادن به اعدام، سنگسار، قتل و آدمکشی، بایستی رژیم سرمایه داران اسلامی را به زیر کشید. عليرغم تلاشهاى رژيم بخش مهم و تاثيرگذارى در جامعه مخالف اعدام هستند و تحت شرايطى حتى همين جمعیتی که به دلائل مختلف برای تماشای مراسم اعدام جمع ميشوند٬ میتوانند با  شعارهای اعتراضی بر علیه اعدام، مراسم قتل و آدم کشی دولتی را بر هم زده و آن را به حرکتى علیه آدمکشان اسلامی بدل سازند. رژیم اسلامى با سياست قتل عمد دولتى و علنى سعى دارد رعب ايجاد کند و سرپا بماند اما روند کنونى قابل دوام نيست. رژيم اعدام و اختناق سرمايه رفتنى است. اين رژيم را بايد بقدرت اردوى آزاديخواهى و انقلاب کارگرى به گورستان تاريخ سپرد. مرگ بر حکومت صد هزار اعدام. *